منظور ما از رشد زبان پیشرفته چیست؟ عموما منظور ما زبانی است که بطور طبیعی کودکان هنگامی که در سالهای بلوغ هستند یاد می گیرند، از 12 سالگی تا اوایل بزرگسالی، هنگامی که آنها در مدرسه متوسطه یا دبیرستان هستند. البته بعضی از دانش آموزان دبیرستانی در سطوح پایین تری از رشد زبانی عمل می کنند. بعضی از آنها هنوز با زبان باسواد و مهارتهای سوادی کم در مرحله زبان برای آموزش هستند. بعضی از آنها با اختلالات شدید هنوز در مراحل در حال رشد زبان می باشند. ممکن است دانش آموزانی با ناتوانایی های شدید وجود داشته باشد که هنوز در مراحل زبان در حال ظهور یا پیش زبانی عمل می کنند. مسلما برای این دانش آموزان، SLP فرایندهای ارزیابی مناسب مرحله رشدی را استفاده می کند. هرچند مهم است که بعضی ارزیابی های عملکردی مانند پرسشنامه های بوم شناختی صورت گیرد تا نیازهای ارتباطی این دانش آموزان در محیط های وابسته به اجتماع تعیین شود.
نوجوانانی که در سطوح زبان پیشرفته عمل می کنند در مهارتهای پایه ای دوره در حال رشد زبان ماهرند به این معنی که آنها می توانند داستانهای واقعی یا جمله های پیچیده ای را درک و تولید کنند، مقداری استنباط کنند، در حاشيه مكالمات را در حد كافي ادامه دهند، در بعضی مباحث متالینگوئیستیک درگیر می شوند و غیره. این قابلیت ها ممکن است در بعضی از ابعاد تعاملاتشان ظاهر شود با این حال مهارتهایشان طبق گفته ی نلسون “لرزان” است.
روانی زبان شفاهی به آسانی می تواند بوسیله اضطراب، هنگامی که با یک ماده ناآشنا یا لغت جدید سروکار پیدا می کنند، یا هنگامی که با بعضی اهداف ارتباطی جدید مواجه می شوند(مانند درخواست یک قرار) یا عملکرد شناختی (مانند تنظیم کردن یک نظریه علمی) خراب شود. یافتن لغت غالبا بعنوان یک مشکل همچنان ادامه می یابد. مهارتهاي جديدي كه بالغين در طي دوره يادگيري پيشرفته زباني مي آموزند عمدتا مربط به تكامل زبان براي ارتباطات سنگين اجتماعي و مربوط به مهارتهاي اساسي تفكر مي باشد.
اکتساب واژگان شکلهای باسواد زبان را دربرمی گیرد. مانند زیر:
اتصالات قیدی پیشرفته(به همین نحو، علاوه بر این، در نتیجه، در تضاد، بلکه، با این وجود)
قیدهای احتمال(قطعا، شاید) و بزرگی ( بشدت، نسبتا زیاد)
اصطلاحات دقیق و تکنیکی مربوط به محتویات برنامه تحصیلی (طول، باکتری، گرده افشانی، فاشیسم)
افعال با پیش انگاری (پشیمانی)، متالینگوئیستیک (پیش بینی، پی بردن،دلالت داشتن) و metacognitive (فرض کردن، مشاهده کردن) ترکیب کننده ها
لغات با معانی چندگانه ( :strike the ballضربه زدن به توپ، :strike at the factoryاعتصاب کردن در کارخانه،Run for :officeدویدن برای کار،Run the office :اداره کردن دفتر کار)
لغات با عملکردهای چندگانه (:hard water آب سخت، :hard stoneسنگ سفت، :hard feelingsرنجش)
بعلاوه نوجوانان به بیش از یک گنجینه واژگان نیاز دارند. آنها یادمی گیرند معانی لغاتی را که می دانند بدقت توضیح و بسط دهند (سرد به معنی دما; سرد به معنی احساسات) و ارتباط بین لغاتی را درک کنند که از راههای مختلفی مانند اشتقاق (درمانگاه و درمانگر) یا بوسیله معنی مانند متضادها (برای مثال، بی میل و مشتاق) مترادف ها (برای مثال، بزرگ و عظیم الجثه); یا صدا (کلمات با تلفظ مشابه و معنی متفاوت] زوج و گلابی[ به هم مربوطند. همچنین آنها به توانایی های سطح بالایی برای معنی کردن لغات نیاز دارند. نیپالد،هگل،سولبرگ، و شوارز(1999) نشان دادند که بین کلاس های ششم و دوازدهم توانایی های دانش آموزان در فراهم آوردن پیشرفته ترین نوع تعریف بواسطه ی تجزیه اسمها افزایش می یابد، نوع ارسطویی.