اختلالات یادگیری شامل آن دسته از اختلالاتی هستند که در کودکی که از نظر سطح هوشی و رشدی نرمال است ، مانع انجام موثر یادگیری و کارکردهای تحصیلی مناسب می گردند . این اختلالات اغلب در عملکرد کودک در درسهای دیکته ، روخوانی ، ریاضیات ، انشا و جمله سازی اشکال ایجاد میکند و منجر به افت تحصیلی کودک می گردد. معمولا اشتباهات کودک در موارد درسی فوق توسط معلم نا آشنا یا والدین تحت عنوان بی دقتی کودک در انجام کاری که میداند چگونه انجام دهد ، سوء تعبیر می شود . چرا که کودک ممکن است هجی سخت ترین کلمات دیکته را درست نوشته اما حروف یک کلمه ساده را جا بیندازد ، دندانه ها و نقطه های حروف را کم و زیاد بگذارد ، … در روخوانی ممکن است کلمه را مانند کلمات مشابه تلفظ کند ، کلمه یا حرف را جا بیندازد ، خطوط متن را گم کند ، کلمات هم معنی را جایگزین کلمه نوشته شده در متن بنماید ، … در ریاضی ممکن است سخت ترین عملیات ریاضی را انجام دهد ، اما یک جمع ساده را ضرب کند یا تفریق یا جمع کند . قسمت دوم سوال را جا بیندازد یا منظور متن صورت مسئله را متوجه نشود . و در جمله سازی و انشا در به کاربردن افعال و صرف آنها یا نقش کلمات در جمله بیان نوشتاری منظور خود و … دچار مشکل گردد . در طی مشاهدات بالینی اغلب دیده میشود که بیشتر این کودکان دچار نوعی از اختلالات ادراکی می باشند . ( مانند ادراک بینایی ، ادراک حرکتی ، ادراک فضایی ، ادراک شنوایی و …) همچنین سطح پایین توجه و تمرکز ، سطح پایین هماهنگی و مهارت حرکتی ، بدخطی ، ناخوانا نویسی ، درشت نویسی یا کج نویسی در بسیاری از آنان مشاهده می گردد. از آنجا که چنین کودکانی در اغلب موارد دارای بهره هوشی نرمال و گاه بالاتر هستند و به خوبی می توانند خود را با همسالان دیگر مقایسه نمایند و متوجه تفاوت خود با دوستان و همسالان می باشند و از آنجا که ماهیت مشکل آنان ممکن است توسط والدین و معلمان به خوبی درک نشود و کودک به خاطر بی دقتی ، کم توجهی ، کندی سهل انگاری و … مورد سرزنش قرار میگیرد و همچنین به دلیل افت نمرات و کارآیی تحصیلی کودک به دلیل مشکل فوق ، کمبود کمبود اعتماد به نفس ، مشکل شایعی است که در اکثر این کودکان مشاهده می گردد. که این امر به نوبه خود در دراز مدت به دلزدگی کودک از درس و مدرسه ، افت واضح تحصیلی و متعاقبا در برخی موارد ترک تحصیل قبل از پایان دوره متوسطه می گردد . همچنین استرسی که اختلالات یادگیری در کودک و والدین او ایجاد میکند میتواند در دراز مدت کیفیت رابطه والد و فرزند را تحت تاثیر نا مطلوبی قرار دهد . با توجه به موارد فوق در برنامه توانبخشی سعی میشود که ضمن حمایت روانی از والدین و کودک تلاش برای افزایش اعتماد به نفس وی ، تکنیکهای درمانی مربوطه نیز به کار گرفته شود تا کودکی با بهره هوشی و سطح رشدی طبیعی از مسیر عادی زندگی خارج نگردد.